// ۲۳ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۰۲

مجله اینترنتی چفچفک : روزالینا لیرپورا در تمام طول زندگی خود در محاصره زنان بوده است. در سن ۱۸ سالگی، روزالینا در روستایی در شمال کنیا زندگی می کند که تمامی ساکنان آن زن هستند. روزالینا هر روز غروب را به انجام وظایف و تکالیف، آوردن هیزم و یا ساخت زیورآلات رنگارنگ می گذراند. اسم این روستای کاملاً زنانه «اوموجا» (Umoja) است و روزالینا از زمانی که تنها ۳ سال داشته در این روستا زندگی می کرده است. در این روستا ۴۸ زن همراه با فرزندانشان در کپرهایی زندگی می کنند که با چوب های نوک تیز برای دور نگه داشتن افراد مزاحم محافظت می شوند.

وقتی که مردی وارد روستا می شود یا قصد تعرض به حریم روستای زنانه آن ها را دارد، ساکنان روستا به پلیس محلی اطلاع می دهند و آن ها نیز بنا بر دفعات تعرض و شدت آن، تنها به یک هشدار و تذکر بسنده کرده و یا وی را دستگیر خواهند کرد. این روستا در سال ۱۹۹۰ توسط ۱۵ زن که پس از مورد تعرض قرار گرفتن توسط سربازان انگلیسی پاسگاه مجاور، شرافتشان لکه دار شده و در میان مردم محلی انگشت نما شده بودند شکل گرفت. برخی از این زنان ادعا کردند که شوهرانشان آنان را مایه ننگ و بی آبرویی خانواده دانسته و از خانه بیرون رانده اند.

آن ها زمینی برای خود پیدا کرده و پس از ساخت چند خانه در آن، این روستای کوچک را «اوموجا» نامیدند که در زبان سواهیلی به معنای «اتحاد» یا «انسجام» است. از آن زمان به بعد، این روستا به یک پناهگاه برای زنان رنج دیده تبدیل شده است، زنانی که از ازدواج های اجباری، ختنه های زنانه، تجاوز و دیگر اشکال بدرفتاری و شکنجه فرار می کنند. حتی برخی از زنانی که شوهرانشان را از دست داده بودند نیز آرامش را در این روستا بازیافته و در آن ساکن شده اند.

روزالینا هرگز پدرش را ندیده زیرا به او گفته شده که پدرش زمانی که او ۳ سال داشته فوت کرده است. مادرش از ترس اینکه خانواده شوهرش بخواهند دختر کوچکش را ختنه کنند، او را برداشته و به این منطقه فرار کرد، جایی که وی بیش از ۱۵ سال در کنار دیگر زنان فراری زندگی کرده است. تمامی زنان روستای اوموجو از فرهنگ سامبورو هستند، یک فرهنگ بسیار مردسالارانه که به ختنه زنان و دختران پرداخته و به چند همسری باور دارد.

زنان ساکن این روستا از نسل های مختلفی هستند، در حالی که مسن ترین زن روستا ۹۸ سال و جوان ترین آن ها تنها ۶ ماه سن دارد. زنانی با سنین مختلف خود را به این روستا می رسانند، در حالی که برخی از آن ها تازه وضع حمل کرده اند. وقتی که کودکان پسر متعلق به زنان ساکن روستا به ۱۸ سالگی می رسند، باید از روستا بروند. در این روستا کلبه های کپری شکل فرهنگ سنتی سامبورو که «مانیاتا» (manyatta) نام دارند در دل صحرا خودنمایی می کنند و صدای کودکان و جوجه ها فضا را در اموجا پر کرده است. مانند دیگر زنان ساکن روستا، روزالینا نیز همراه مادرش در یک کپر کوچک که از چوب، شاخه و مدفوع گاو ساخته شده زندگی می کند و تنها منبع نور درون کپر از آتشی است که در میان سه تکه سنگ بزرگ قرار گرفته است.

در هنگام غروب این کپرهای کوچک پر از حس زندگی است و زنان دور آتش نشسته و با هم در مورد فعالیت های روزانه خود صحبت می کنند، در حالی که لوبیا و ذرت شام در حال پختن در داخل کاسه هایی بزرگ روی آتش هستند. روزالینا می گوید: «من در میان جمع بزرگی از زنان بزرگ شدم. انگار که در اطرافم مادرهای متفاوتی داشته باشم». بیرون از این کپرها، زنان روی حصیرهایی دست بافت نشسته و بازی کردن بچه ها را نگاه می کنند. گاهی اوقات آن ها به خواندن آوازهای سنتی سامبورو و رقص محلی خود می پردازند و زیورآلات رنگارنگ دور گردن و سر آن ها با این حرکات به رقص می آیند. برخی اوقات نیز بی صدا مشغول درست کردن گردنبندهای رنگارنگ می شوند که در میان زنان سامبورو رواج داشته و زنان دهکده با فروش آن ها مقداری پول برای تامین هزینه های جامعه خود بدست می آورند.

روزالینا می گوید: «وقتی که آن ها گردنبندها را می فروشند، پولشان را به زن رییس دهکده می دهند و او نیز بر اساس تعداد کودکانی که در هر خانواده هست، به ساکنان روستا غذا اختصاص می دهد. بخشی از این درآمد نیز کنار گذاشته شده تا صرف آموزش شود، به خصوص برای دختران نوجوان». علاوه بر فروش زیورآلات دست ساز، زنان روستای اموجا از طریق برپایی و اداره یک کمپ مخصوص گردشگران خارجی که در پارک ملی مجاور به سافاری می روند مقداری درآمد کسب می کنند. همچنین افراد خیری که در سراسر جهان در مورد این روستا شنیده اند کمک های نقدی و غیرنقدی خود را به زنان روستا می رسانند.

در فرهنگی که به آموزش زنان باور ندارد، روزالینا یکی از دختران روستا است که می تواند اسوه دیگر زنان سامبورو باشد. او در دبیرستان منطقه کلاس یازدهم است و می خواهد معلم شود. او در این باره چنین می گوید: «اگر به اینجا نیامده بودم، نمی دانم زندگی ام چگونه می بود. به احتمال زیاد ختنه شده بودم و به عنوان زن دوم یا سوم یک مرد مسن تر مجبور به ازدواج شده بودم. این زنان مرا بزرگ کردند و به من اجازه دادند درس بخوانم و تمامی این سنت ها را زیر پا گذاشتند». بر اساس فرهنگ سنتی سامبورو، دختران جوان مجبور می شوند در قبال دریافت شیربهایی که به والدینشان می رسد به عنوان زن دوم یا سوم به عقد مردان مسن تر درآیند.

به ارث بردن زنان و چند همسری در فرهنگ جامعه مردسالار سامبورو پذیرفته شده است، به همین دلیل زنان این قسمت از کنیا بسیار بی دفاع بوده و قدرت و اعتباری ندارند. در فرهنگ سامبورو دیدن دخترانی که در سن ۹ یا ۱۰ سالگی باردار شده اند چیز عجیب و نادری نیست و کودک همسری به شدت رواج دارد. در حالی که شرایط در حال تغییر بوده و برخی از این رسوم سختگیرانه و غیرانسانی در حال رنگ باختن هستند، سامبورو هنوز هم یکی از مرد سالارانه ترین و سنتی ترین فرهنگ های کنیا است که بر منحصربفرد بودن روستای اوموجا می افزاید.

روزالینا می گوید که می خواهد معلم شود و به زنان دیگر کمک کند که با این طرز فکر غیرانسانی و تبعیض آمیز علیه زنان مبارزه کنند. وی در این باره می گوید: «می خواهم به دختران بیاموزم که درس خواندن بسیار مهم است. که لازم نیست تحت ختنه زنانه قرار بگیرید. این که چنین کاری جزئی از فرهنگ ماست بدین معنی نخواهد بود که باید به همین شکل با ما رفتار شود». روزالینا می گوید که بزرگ شدن در اوموجا به او کمک کرده که بدون ترس از ختنه شدن و ازدواج اجباری به زندگی و اهداف خود بپردازد. بر اساس آمار رسمی دولت کنیا، دستکم ۷۳ درصد از جامعه سامبوروها بی سواد هستند که اکثریت آن ها را زنان و دختران تشکیل می دهند. روزالینا در یک دبیرستان مختلط درست می خواند، جایی که او آموخته با پسران جوان تعامل داشته باشد و می گوید که می خواهد در آینده با کسی که دوست دارد ازدواج کند.

یکی از زنان روستا که جین لنگوپ نام داشته و ۴۵ سال دارد در مورد شوهر آینده روزالینا می گوید: «اما شوهر آینده او باید با تمامی مادران او دیدار کرده و به آن ها قول دهد که شوهری بدرفتار نخواهد بود». جین در مورد ماجرای آمدنش به این روستا می گوید که توسط سه مرد که لباس های نظامی بریتانیایی به تن داشته اند مورد تجاوز قرار گرفته است. او در حال چراندن گله بزها و گوسفندان شوهرش بود و هیزم حمل می کرد که مورد حمله قرار گرفت. جین، در حالی که می توان درد و غم را در چشمانش دید، در این باره چنین می گوید: «به شدت احساس شرمندگی می کردم و نمی توانستم در مورد این موضوع با دیگران صحبت کنم. آن ها کارهای هولناکی با من کردند». وی بعد از گفتن ماجرا به مادر همسرش با کتک شوهرش مواجه شده و سپس همراه با فرزندانش به این روستا آمد.

در حالی که این روستا باعث شده برخی از زنان سامبورویی از قدرت و توان خاصی برخوردار باشند، برخی از مردم منطقه از آن انتقاد کرده اند. برخی از جوامع اطراف روستای اوموجا، زنان این روستا را بسیار رادیکال و دارای عقاید سرمایه داری می دانند. لاواس لمورو، ۲۵ ساله، مردی است که می گوید باور ندارد زنان بتوانند در یک جامعه تک جنسیتی زندگی کنند. وی در این باره چنین می گوید: «آن ها در میانه های شب به صورت مخفیانه برای دیدن مردان به خارج از روستا می روند یا آن ها را به روستا راه می دهند. یا اینکار را انجام می دهند یا از داستان به عنوان راهی برای کسب درآمد استفاده می کنند».

وقتی از روزالینا و زنان دیگر روستا پرسیده شد که آیا مردی به روستا آمده یا می آید همگی جواب منفی دادند. تنها مردانی که به روستا آمده اند مردانی بوده اند که در جستجوی زنانشان به آنجا آمده اند و به گفته روزالینا خیلی زود از آنجا بیرون رانده شده اند.

روزیاتو - امروز را زندگی کن rooziato : بخش اخبار داغ و جالب از سایت تفریحی چفچفک

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.

دیدگاه ها  ۳

  1. « کافه ویس » | ۲۳ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۵۳ | لینک
    جالب بود...
    • | ۳۰ بهمن ۹۷، ۱۸:۵۴
      این که تمورد تجاوز قرار میگیرند جالب هست؟؟
  2. ** م** | ۲۴ بهمن ۹۷ ، ۱۰:۴۴ | لینک
    قبلا دربارش شنیده بودم
    ولی نه با این جزئیات
    • | ۲۴ بهمن ۹۷، ۱۲:۲۱
      سپاس از حضورتان
  3. بختیار مرادی | ۲۵ بهمن ۹۷ ، ۱۰:۴۰ | لینک
    سلام
    خوش حال میشم اگه به وبلاگ منم سر بزنید
    • | ۲۵ بهمن ۹۷، ۱۵:۱۳
      سپاس از حضورتان...از وبلاگ خوبتان بازدید خواهد شد